حکایت خروس چهل تاجم را قبلا گفته ام که نابهنگام میخواند و بابای خدابیامرزم شرط کرد اگر امشب باز هم نابجا بخواند کارد را با گلویش وصلت میدهد و من بیچاره شب تا صبح بیدار ماندم و تا خروسم نصف شب میخواست بخواند نوکش را میگرفتم که صدایش در نیاید كه اگر ميخواند با اولين قوقولي قوقو حكم مرگش را امضا ميكرد…!!
فردايش بقال محل به دادم رسید و گفت ماتحت خروست را چرب کن تا دیگر نخواند …!! میگفت خروس برای خواندن باد در سينه می اندازد و انوقت میخواند و اگر ماتحتش چرب باشد موقع خواندن بادِ در سینه انداخته فِسّی از ماتحتش خالی میشود چون دیگر نمیتواند ماتحتش را به هم بکشد و باد را در سينه نگه دارد…!!
باسن خروس زیبایم را وازلین مالیدم چند شب و دیگر نخواند طفلک…!! بعد از چند شب دیگر یادم رفت که وازلین بمالم و خروسم هم یادش رفت که بخواند….یا که یادش بود اما از مرغها خجالت میکشید که مثل هر شب به جای نغمه زیبایی که از حنجره اش برمی امده باد باسنش را تحویل انها بدهد….!! خروسم مَلول شد…!! خروسم مُرد بیچاره از نخواندن…!!
حالا حکایت یارانه ها حکایت همان وازلین است…!! تا میخواهد صدایمان دراید ماتحتمان را با یارانه چرب میکنند…!! میترسم از ان روزی که دیگر ماتحت مارا چرب نکنند و ما هم یادمان برود که روزی میتوانستیم فریاد بزنیم …!! میترسم بمیریم از بی فریادی…!! مثل مرحوم خروس چهل تاجم كه مرد…!!
سلام… من داستانتونو واسه بچه های خوابگاه خوندم کلی حال کردن… تشبیه هنرمندانه ای بود ای دوست
ماجرای خروستون خیلی جالب بود به معلوماتمان اضافه شد شاید روزی به کارمون بیادD:اما اگه میگفتید با یارانه ها دهن مردم رو چرب میکنن به نظرم بهتر بود عده ای بدشون نمیاد و از این چربی هم راضی هستن اما از عواقبش خبر ندارن………
دادش گلم اي ملت اينقدر از كون هم مخورن كه دهناشان هم چرب بشه. ببخشيد از ماتحت مبارك. شما نگران چربي دهن مردم نباش. فقط مواظب باش موقعي كه ممالن دو تا دستش رو شانت نباشه
دمت گرم بو خدا….از ته دل خيلي ها گفتي
گل گفتي
سلام
مدتیه وبلاگتون رو پیدا کردم و چند شبه دارم آرشیوتون رو می خونم البته هنوز تموم نشده اما اومدم بگم دغدغه های ذهنی تون رو قشنگ بیان می کنید مخصوصاً اون پست هایی که به لهجه مشهدی می نویسید خیلی قشنگن.
وقتی خوندن آرشیو تموم شد میام بازم نظرم رو می گم.
براتون آرزوی موفقیت می کنم.
يره مسعود اينترنشنال شدي. طرف از انگليس بلند شده امده برات نظر داده. همچي لاكردار انگلستان رو گنده نيويشته كه همه جاي ما كه سيزده بدر زور بزنم مرم گلمكان سوخت. ابجي گلم دوباره خواستي نظر بدي انگليسي نظر بده مردم خر فهم بشن شما نوه ملكه ويكتوريا هستي
سلام
بابا خیلی کارت درسته!
به قول شاملو عزیز: هراسم از مردن در سر زمینی است که…..
سلامت و آزاد و معترض باشی!
مسعود تو فوق العادای. بعضی وقتا همچین می زنی وسط خال که آدم کف بر میشه.
بازم عالی بود !
مَسود، دیداش، دَمِت جیز!
(توضیح برای غیر مشهدی زبان ها: یک چیزی تو مایه های دمت گرم مسعود جان!)
روزی که یارانهها رو میدادن، چند جا که صحبت میکردیم خیلیها میگفتن: یه مو از خرس کندن غنیمته! اما من معتقد بودم و هستم این فقط حس گدایی ما رو سیراب میکنه و نمکگیر اون پدرسوخته عوضی میشه هر کی پول بگیره.
خیلی مثال جالبی زدی، این یارانه همون وازلینه که خوب چرب میکنن به ملت
دقیقا داستان همینه. قبلا هم اینکارو انجام دادن.بنزینو اول سهمیه بندی کردن لیتری 100 تومن بعدش شد 400 تومن یه چندوقت دیگه هم کلا آزاد میشه. یارانه هم همینه. منتها از بی فریادی نمیمیریم از گرسنگی میمیریم.
این نصفه شب مردم از خنده
بی توقع لینکت کردم چخ چخی ها 😀
http://ahmadamiri.ir
درود به شرفت همشهري
واقعآ به اين يك هفته انتظارت مي ارزيد اين مطلب
با تشكر مرتضي
چي بگم والا؟
ميدوني فرق تو با ا.ني ها چيه؟
توحداقل خروست را دوست داشتي!!
آقا مسعود این مثالهات و ربطشون به اوضاع امروزمون چقدر محشرن.
تلخ نوشته ای که آدمو به فکر میندازه ولی در عین حال مثل بعضی نوشته ها با نالیدن های کلیشه ای آدم رو اذیت نمیکنه .
پاینده باشید و نوشته هاتون برقرار.
ولی یه تحلیل میتونه این باشه که: بالاخره وازلین حکومت هم یا ته میکشه یا قدرت نرم کنندگیش رو از دست میده. تحریم هم هستیم وازلین خوب نمیتونه وارد کنه! اونجاست که دیگه فریاد و باد معده و باد گلو و… همه با هم سر ریز میکنه میزنه بیرون. نه تنها صاحب وازلین که صاحب باسن و کلن خونه رو همه رو به فاک فنا میده.
خیالت راحت یاره که به زودی مشه!
لبخند بزن فردا روز بدتری است
بسیار عالی بود
شاتوت جان! چندین جواب شیطنت آمیز به ذهنم رسید اما خب رویم نشد بنویسم [اگه «پسربد» بودم حتما مینوشتم] بعد این وردپرس کامنت خصوصی هم نداره متاسفانه!
اي من بگردم تو رو كه اينقدر كمرويي جناب خوارج /…با اين كمرويي چطور خروج كردي پس 🙂
شما هرچه ميخواهد دلتنگت بگو…زيرش هم بنويس خصوصي تا تاييد نشه…. ناراحت هم اگه شديم يه دوسه قدمي ميريم جلو….والله 🙂
یعنی که چه؟؟ منم دوس دارم جوابشیطنت آمیز بخونم… خوارج بنویس…مسعود تو هم تاییدش کن جون من
مُگُم یکی تو کمرویی یکی یَم ای مسود، حالا بن کِردی به وازلین و انگشت و کون خروس؟
یره مسود، مو اگِر نِبودُم اینجِه ای هَمَه کاسَه کوزَه رَ سر کی مِشکِستَن؟
یره خواهره مادر….:)
مو که خدا وکیلی کم رویوم ….!!!
ها یره، تو اِنقد کمرویی که آدم دلش مِخَه همو لپپاتَه بیگیرَ بیکیشَه و بگه: ای گوگولیه ناقلا!
پ.ن.: موقع گفتن گوگولیَم دِندوناشَه به هم قُچار بدَه 😎
پسر بد جان ما كه قومم كه …!! مگم دندوناته خواستي فشار بدي مختاري ولي جان ما به ما قچار ندي كه مشه قچار روي قچار زندگي 🙂
مو یکی مخلِصِتُم، خاستُم بُگُم مُخامِت 😎
جسارتن عرض ميكنم
اينجا باسنمان را چرب ميكنن و تا ته هم بهمان فرو ميكنند اما نمي فهميمم و صدايمان در نميايد.
ای که نِمِفَمِم (نه که نِفَمِم، حال مُکُنِم) بِهِمان مِذارَن به خاطر اییَ که او «وازلین» نیست، او «لیدوکائین» که مِمالَن. لیدوکائین یگ خاصیت خوب که دِرَه اییَ که بی حسسَم مُکُنَه!
به قول خودشان که مِگَن: بعد 30 سال تازه فهمیدیم کیرو کجا بذاریم!
نمیدونم چرا صحبت ماتحت را که کردی یاد کهریزک افتادم. روانش شاد باد.
خانه ما
اینجاست!
من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پر دوست،
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو…؛
هر کسی میخواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست…
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ای یار
خانهی ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
» خانه دوست کجاست؟ «
اقا مسعود شده دیگه-مگه نه بنزین از صد تومن شد چهارصد؟ خروسی هم نبود که بخونه. از ترس شغالا .چی بگم. دلمو به زین العابدین ابن علی ع خوش کردم.همین
در ضمن قبلا با وازلین چرب کردن و فرو کردن- الان دیگه خشک خشک فرو می کنن- بابا صد رحمت به رفیقت که واسگازین میمالید به یزید- اینا از شمرم بدترن یا شاید ما از حسین مظلوم تریم؟هان؟
دداش شما تقصير از خودته. صبح به صبح كه مخِي از خِنِه بري بيرون يكم كتيرا بزن افاقه مُكُنه
اخه دیگه اموخته وازلینم. مثل شما نبودم که به هر اقایی بعله بگم و تجربه همه چیو داشته باشم که ببه.
چند وقت بود که منتظر چنین مطلبی بودم ازت داش مسعود. خیلی حال داد.
سلام دوست همشهری خیلی جالب می نویسی خوشحال می شیم به ما هم سری بزنید
الان كه اين مطلب رو خوندم تنم لرزيد:
قتل جوان ۲4 ساله به خاطر يک تصادف کوچک؛ قاتل از صحنه گريخت
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1389&month=10&day=29&id=535055
و چطور توره ديروز نديدُم؟ ها؟؟؟ يره موقع عروسيا بُگو چن تا از اي خبر مبرا برات بگن و برفستنت بري بندري برقصي. غلط نكُنُم بچه سجاد يا ملك ابادي… فوفول. هم حيفُم امد بهت بُگُم سوسول. همو فوفول خوبه دداش
يک زماني توي مترو بودم
خانمي که نشسته بود از خانمي که کنار در ايستاده بود خواست دکمه قرمز را بزند و به راننده بگويد فن را روشن کند
خانمي که کنار در ايستاده بود موبايلش را درآورد و گفت من دارم با تلفن صحبت مي کنم خودتان بزنيد
و من حيران از مردمي که مي ترسند يک دکمه قرمز را فشار بدهند (عبور از خط قرمز باشد پيش کش شما) دکمه قرمز را زدم تا حقم را مطالبه کنم و صد البته مطالبه نشد
ما از حد انتظارات حکومت هم فراتر رفته ايم
خاطرتان هست که همان شب خيابان ها پر از مأمورهاي يگان ويژه بود
تعجب مي کنم از حکومتي که مردمش را نشناخته و هنوز هم انتظار عکس العمل دارد
تو صف نونوایی بودم، یارو نون خراب گذاشت جلوم، بهش گفتم: این نون خوب نیست، عوضش کن. اونم شاکی شد که مگه چشه این نون و … یه نگاهی به آدمای پشت سرم کردم، دیدم ناله از سنگ بلد شه، اینا لب از لب وا نمیکنن واسه اعتراض!
کاری ندارم، من که نونم رو عوض کردم و نون مناسب رو گرفتم. اومدم بیرون نون رو گذاشتم رو میز فلزی جلوی نونوایی تا هم خنک شه، هم سنگاشو بتکونم.
همین موقع یه خانوم خیلی باکلاس! و شیک که بعد من نونشو گرفته بود اومد کنارم و شروع کرد به غر زدن که این نون واسه چی اینجوری؟!
منم که شاکی بودم بهش گفتم: خانوم، اینجا غر نزن، ناراحتی برو به شاطر بگو! (لابد فکر میکرد اگه اونجا مودب باشه، نون خوب بهش میده!)
روزگار عجیبیه و کسی حاضر نیست واسه خاطر خودشم مایه بذاره، اما تا بخوای غر زدن هست 😥
حتماً موارد اینجوری رو تو تاکسی و اینور و اونور زیاد تجربه کردین
پولداریا نون سنگک میخری:lol:
مَگِر نِدیدی لِکسوسُمَه که از نون خِریدَنُم فَمیدی پولدارُم؟ 😎
آخی.بیچاره خروسه…….بیچارا ما
چند تا برش از اخبار
1
– قیمت موادغذایی و مواد سوختی بعد از حذف یهویی یارانه در ایران – مرکز همه خوبی های فعلی زمین – ، در مقایسه با آمریکا، – جهانخوار، مهد هرچی بدیه -، اگر بیشتر نباشه، در خوشبینانه ترین شرایط مساوی هست.
– آمریکا به عنوان کشوری واردکننده سوخت، سالانه میلیاردها دلار یارانه سوخت به مردمش میده.
– قیمت مسکن در اغلب ایالت ها امریکا از قیمت مسکن – حتی در شهرستان های ایران – کمتره.
2
یه مهندس کامپیوتر توی ایران با دو سال سابقه کار، اگر البته کاری پیدا کرده باشه، ماهی 700 هزار تومن حقوق میگیره.
یه مهندس کامپیوتر توی امریکا با همون سابقه کار، ماهی 5 هزار دلار حقوق میگیره، نقریباً 8 برابر مهندس ایرانی! تازه اگر قیمت دلار واقعی بشه، یحتمل میشه 10 یا 12 برابر.
——————————————————————–
حالا سوال اینجاست که بعد از قطع این 44 هزار تومن ماهیانه (حتماً اتفاق میفته، اولین قدمش هم برداشته شده، کمیسیون انرژی مجلس پیشنهاد داده که مبلغ یارانه ها به کارتی ریخته بشه که فقط باهاش بشه قبض ها رو پرداخت کرد!!!) چه فرقی هست بین ما ایرانی هایی که روزی فقط 3 میلیون بشکه نفت داره از سرزمینمون استخراج میشه، با کسی که در کشوری داره زندگی میکنه که دارای منابع زیرزمینی نیست؟
پ.ن:
دوستی دارم که سال 88 توی شلوغی ها گرفتنش، تا مدت ها ناراحت بود از اینکه چرا بعضی از مردم در برابر بی عدالتی هایی که دیدن هیچ کاری نکردند، قبل از این جریان حذف یارانه ها ازش پرسیدم نظرش چیه؟ با نوعی خوشحالی پنهان جواب داد: از قدیم گفتن آسیاب به نوبت، وقتی مردم به بهانه اینکه «من سیاسی نیستم» از زیر تعهد اجتماعی شونه خالی می کنند، اینجوری نیست که هیچوقت نوبت به اونها نمیرسه.
بیاید از این به بعد در برابر هر اعدامی اعتراض کنیم، حالا می خواد اعدامی به خاطر قاچاق موادمخدر باشه یا عضویت در گروه سیاسی یا تفییر دین، در بدترين حالت زندان رو ساختن برای همين موارد، نذاریم شنیدن خبر گرفتن زندگی آدم ها برامون تبدیل به یه خبر عادی بشه.
بیاید از این به بعد در برابر هر زندان کردن بی دلیلی اعتراض کنیم، مي خواد به دليل عضويت در حزب و گروه سياسي باشه يا به دليل نوع تفكر متفاوت باشه، نذاريم شنيدن خبر زنداني شدن آدم ها فقط به دليل نوشتن يا گفتن يا فكر كردن يا حضور پيدا كردن در جايي مخالف جريان غالب، برامون بشه خبر عادي.
داشتن تعهد اجتماعي غير از اينكه ما رو به هم نزديك مي كنه، توي زندگي مادي و آينده ما هم مستقيماً تاثير داره.
ببخشيد آقا مسعود از زياده گويي من
(با لهجه شیخی)
سلام بر اپوزسیون گِرام
انشاا… تعالی در امور خود موفق باشید
و از خداوند متعال توفیق روز افزون را برای شما استدعا دارم
انشا ا… در امر هدایت و ضلالت عوام الناس موفق باشید
و بنده را هم در ثواب کار خود شریک نمایید.
برنامه ریزیتان مُشاء شَاء
امضا-بچه سیدی
(با لهجه شاپوري)
سلام بر سرباز اسلام
فكر نمي كنم كار ايران با ايشالا ماشالا و دعا درست بشه، كه اگر شدني بود توي سي سال گذشته بايد درست ميشد.
تعهد اجتماعي يعني مخالفت با همه اشكال مختلف بي عدالتي، مثلاً همين سربازي يكي از نمادهاي بي عدالتي هستش، توي اغلب كشورهاي پيشرفته دنيا – به جز چند كشور مثل كره جنوبي كه با خطر بالقوه جنگ روبرو هستند، كه مثلاً در همين كره جنوبي هم مدت سربازي كمتر از ايرانه – خدمت «اجباري» سربازي وجود نداره، ارتش حرفه اي هست و شهروند با خواست خودش و دريافت حقوق مكفي به خدمت ارتش درمياد.
من خودم سربازي نرفتم، توي آخرين روزهاي فروش سربازي، با حقوق ساعتي 800 تومن خدمت «مقدس» سربازي رو به مبلغ يك ميليون و سيصد و بيست هزار تومن خريدم، با اين وجود با خوندن مقاله زير
http://www%5Bdot%5Dmellimazhabi%5Bdot%5Dorg/news/122010news/1612zals%5Bdot%5Dhtm
و حكايت هاي زيادي كه از دوستان و آشنايان در مورد سربازي شنيدم، مخالفش هستم.
امضا – بچه شاپور طهرون
آق مسعود یره اینجه زن و بچه مردم رَد مِرَن
راه حل غیر اخلاقی یاد نَدِه دِگَ
امضا-بچه سیدی
یره سرباز لَخه سپا! تو چکار دِری که کی رد مِرَه؟
خیلی خوب نوشتی!
چند سال دیگه «فتنه ی وازلین» شکل میگیره و ملت میریزن تو خیابون میگن : وازلین مارو پس بدید!
Khaili bahall javaob dadeed, mordam az khandeh, hanooz-ham-keh darem in e-mail-o baret minehvisam daram az khandeh mimiram…..bejoon-e-bacheh-hom ghasam, az bes-keh khandidam, nafasam gherefet va del-dard ghereftam…damet khaili gharem keh in mardoom-o khaili khoob shenakhdeed
Ghorbanet, Farhad az rah-e-door (USA
مخلص عمو فرهاد 🙂
ای ول
سلام
تو دوست داشتنی ترین دیوانه ای هستی که تا بحال دیدم
تو یه معترض جیگر داری
سلام این فکرای بکر را نشر نده
فردا دیدی سر خودمون دراوردن
یارانه وازلین دادن
و شناسنامه مهر کردن که مالیدی یانه
baba hanoo sab kon shayad yaraneharo nagerefti
اقا مسعود من فکرکنم تو انگشت چرب وازلینیتو یواش یواش فرو کردی تو ماتحت خروس بدبخت. اونم که خوشش اومده بود تصمیم گرفت مرغ بشه و خودشو در اختیار خروسهای غریبه بذاره. متاسفانه از اونجایی که به قول بعضی ها در کشور ما همجنس گرا اصلا وجود نداره هیچ خروس با شخصیتی سراغ دوست چهل تاجت نیومد. این خروس منحرف بعد از مدتی دچار سرکوب غرایز جنسی شد و جان به جانان تسلیم کرد. دیگه انگشت تو ک…..ن ملت نکن.اینقدر هم محمود جونو با دست چربت انگولک نکن.
اي مازيار جان كافر همه را به كيش خود پندارد داداش 🙂
اقا مسعود داشتیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوستت دارم برادر.
مازيار برو اينجا http://geminikoli.wordpress.com/ وبلاگ رز از بچه هاي گل شاتوتِ. مگه همي ابجي رز بِتِنه تو رِ شيفا بِده. اگه نتِنِست بيا برم حرم دخيلت كُنُم.
شما واقعا خودتی یا ….. اخه ساچمه تو که صد نفر با ایدیت اینجا غزل می خونن که نباید تز فرهنگی بدی. مو که دخیل بستم و خوب شدم. نگران تویوم که اینهمه ساله مشهدی و اقا قربونش برم هنوز دردتو نفهمیده چه برسه به اینکه شفات بده. تو دیگه فایده نداری – از اولین دره که دیدی خودتو بنداز پایین و یه شهرو راحت کن. بگو خووووب.
يره تو جدا حالت خوش نيستا…. مو كه تز فرهنگي نِدادُم. فقط گوفتم بري بلكه خدا يه نظري بُكُنه دلش به رحم بيه شيفات بِده. در ضمن خيلي جِوابات اب زيپوييه . مثل مرد جِيواب بده. در ضمن فكر كُنُم دفعه پيش زود از دخيل ور داشتنت هنوز مورد فني دِري.
مازيار جان من همه رو از صميم قلب دوست دارم . اگه به شما گير ميدم يه دليلش اينه كه حرفات واقعا جاي گير داره. دوم اينكه شما هم مثل من بي ادرسي عزيز برادر و شخصيتت كاملا مجازيه مثل خودم. باز هم ميگم دوستت دارم.
دوست نازنینم. عرض ادب و احترام خدمت شما و اقا مسعود. از همکلامی با تو خوشحالم. سعی کردم شوخی و طنز رو در جواب دادن به شما بزرگواران لحاظ کنم. همنشینی با شما که قشر فرهیخته و باسواد جامعه هستی غنیمتی است که نصیب من گردیده. البته دلیل اینکه سر به سر بچه سیدی میذارم اینه که خیلی جوونه و من از دیدن غرور و سرکشی توی نوشتارش که با کوچکترین حرف من تحریک میشه و اتشی میشه لذت می برم. به جز افرادی که اینجا قصد تبلیغ و توجیه برای وضع تلخ حاکم بر سرزمینمان را دارند بنده کوچک باقی سروران هم هستم. بیشتر شوخی میکنم.گیر دادنم از شوخی و محبته. مخصوصا این جوجه خروس با حال وبلاگ اقا مسعود (منظورم بچه سیدی ) . باشه بچه سید؟ از ما بدل نگیرید دوستان عزیز و محترم. رخصت مسعود خان.
سلام داش مسعود
کلی اولش خندیدم در اخر خنده رو لبام خشکید مثل همیشه جالب وخواندنی.
:دي
ساده تر از این نمیشد این درد را بیان کرد. واقعا می ترسم از روزی که فراموش کنیم همه این دردها را یا که دردهای بیشتر و بدتری بیاید که به واسطه آن به خوشی یاد کنیم از دردهای امروزمان.
تلخ بود.
مرسی از ظرافت طبع تو
با اجازت من هم داستانتو تو وبم کپی کردم
http://www.irbaracuda.wordpress.com
سلام .خیلی وب جالبی داری .مخصوصا که با لهجه مشهدی مینویس .من خودم مشهدی ام ولی فعلا مشهد نیستم .از مشهدی صحبت کردن هم اصلن خوشم نمیاد ولی خب اینجا یه جورایی برام شیرین بود .یاد زادگاهمو کردم .
شما ابجي حتما از اونايي كه وقتي مِخَن حرف بزِنَن تهرون خراب مِرِه!!!! مو خودُم پاش بيافته از همه هم با كلاس ترم ولي به مشدي بودنم و لهجه مشد افتخار مُكُنُم ابجي. در ضمن اگه از زمين خدا فِرار كني بري مريخ. هموم مريخيا مِگن هو اي دخترََرِه نيگا مشديه.. هويت خودته قبول دِشته باش ابجي .
یَرَ با کِلاس.
رَسمَ که آدم خودش از خودِش تَریف نِمُکُنَه 😎
هم تو سرِ پيازي ؟ تهِ پيازي؟؟ رسم ايه كه ادم پا برهنه وسط حرف دو تا ديگه نپره…
یَرِگَه مَگِر آدم مِشَه سر یا ته پیاز بِرَه؟!
دومَندِش: اینجِه که خلوتگاه نیس که دو نِفَر با هم حرف بِزِنَن، هَمَه میبینَن، دل آدم طاقت نِمیارَه و مِگَه یگ چیزی دِگَ!
سِییُمَن: حالا خوبَ که مو پالُخ آمَدُم. همی نِظَرای تو رَ که خاندُم، پا که چی عرض کُنُم، کون لَق پِرریدَه بودی زیر نظر مِردُم و یگ چیزایی گُفتَه بودیا!
حالایَم مَگِر بد حرفی زِدُم که گفتُم از خودِت تَریف نِکُن بِذار یگ نِفَر دیگَ ازِت تَریف کُنَ.
حالا کوجای مشد میشینی؟
سلام مشدی
تو اصفهان بهش میگند گایانه یعنی پولی برای گایدن
دِداش تو اي مملكت كاري به بعله گفتن نِدِرَن و ميخ اسلام ر ِ به همگيمان فرو كِردن. ما اصلا فكرمان به او جاهايي كه شما گفتي نِبود از قِديم مِگَن چوب رِ كه وَر دِري گربه دزدِ خودش در مِره.شما خودت خودته لو مِدي. باايي جِوابت خودته ضايع كردي يره . خيطم ضايع كِردي.برو بين اقاها انتخاب كن اموخته وازلين
دِداش تو اي مملكت كاري به بعله گفتن نِدِرَن و ميخ اسلام ر ِ به همگيمان فرو كِردن. ما اصلا فكرمان به او جاهايي كه شما گفتي نِبود از قِديم مِگَن چوب رِ كه وَر دِري گربه دزدِ خودش در مِره.شما خودت خودته لو مِدي. باايي جِوابت خودته ضايع كردي يره . خيطم ضايع كِردي.برو بين اقاها انتخاب كن اموخته وازلين
ما که سی ساله بهمون فرو کردن- با وازلین و بی وازلین. راستی جوابتو بالا دادم برادر.
مازيار جان مو تو دِلُم هم هيچي نيست بُخدا. جيگرتِ بُرُم كه ايقد با صفايي. يره خيلي خوشِت دِرُم. باحالي به قول ايي خارجيا آي لاو يو
ای بِچجَه باز! 😎
me too
زیبا بود و تلخ ..
دلم ميخواد گريه كنم
ما خوانديم و چه زيبا خوانديم و مي خوانيم و خواهيم خواند. ما شير بيشه ايم و خاموش در در پس بيشهء انديشه تا زمان غرش مردانه و كندن ريشه كفتاران بي ريشه
درود بر مسعود خان عزیز
شاتوت جان همچان مثل همیشه زدی به هدف
دستت درست رفیق.
چند وقت گرفتار بودم فرصت نمیشد به بلاگتون سر بزنم.
هنوز هم وقتی مطالبتون رو میخونم لذت میبرم
شادمان و برقرارباشی .
ارادت
albaloo
باسلام
زیبا بود
خداوند خروس ملول شما را با خروس شهید من محشور فرماید!
دداش خیلی دمت گرم… تشبیهت عالی بود…. این فیلم کمدی لورل و هاردیو یادتونه که یه ضربه ای می خورد تو سر لورل بعده مدتی می گفت آخ خ ؟ 😀 حالا حکایت نوشته های شما و پاسخهای منه …
میدونی فقط می تونم بگم حیف شدیم و رفت …