بیا سولاخای دِماغُمِه تمیز کن…!

عاقبت گوسفندي

دیشب از جلوی یه قصابی رَد میشدم دیدم یه دَست کَلّه پاچه مَقبول رو گذاشته توی تشت دَم در مغازه …!! نگاه که کردم انگاری کَلُه گوسفنده بهم لبخند زد …!! با حول و وَلا رفتم داخل گفتم کَلّه پاچه چَنده..؟ اقای قصاب گفت: کَلّه اش درشته دِداش نوزده تومن…!! یه نگاه دیگه ای کردم به کَلّه دیدم چشمک زد و خندید…!! اِنصافا کَلّه خوش تیپی بود..!! گفتم بده اقا…!!

رسیدم خونه دیدم همه خوابَن …..کَلّه رو بردم تو آشپزخونه داشتم زیر آب داغ میشُستَم که یه دفعه گفت: هُشششش…..!! تُخم سگ ببند ای ابِ داغه سوختُم…!! از ترس کَلّه رو اَنداختم تو ظرفشویی جَستَم عقب…!! کَلّه گفت: ای بر او ذاتِت لعنت …!! بیا مُوره وَردار بذار توی یک ظرفی چیزی اگه نه خِشتکِته درمیارم نصف شبی ها…!! دستم رو گرفتم به خِشتَکَم گفتم :چشم و زود وَرش داشتم گذاشتم توی یه دیس…!! کَلّه گفت: کو پاچه هام چُسماره…؟ جَلدی پاچه هاش رو از تو پلاستیک در اوردم گذاشتم پهلوش…!!

کَلّه گفت: کِی مِخی مُوره بُخوری خیر سَرت…؟ با ترس گفتم خدا بخواد فردا…! گفت اِی کارد بُخوره به او شِکَمِت…!! خوب گوش کن ببین چی مُگم…!! زبونُم ره مِدی به دخترات بُخُورَن تا فردا تو جامعه از حق خودِشا دفاع کُنَن…!! چشم و گوشُمَم خودت کوفتِت کُن تا بفهمی دور و برت چی مُگذره بینویسی تو وبلاگت…!! گفتُم چَشم اَمر دیگه ای نیست..؟ گفت اُستخونامِه میذاری دَم در تا چارتا گربه گوشنِه به نِوایی برسَن…!! یک عَکسَم اَزم میگیری مِذاری تو وبلاگت تا همه بفهمن عاقبت گوسفند بودن چیه…!! تا عقل دِشتِه بشن… تا بَع بَع نِکُنَن…!! تا گوسفند نباشن…!!

رفتم موبایلم رو ورَداشتم که عکس بگیرم گفت:واستا بیبینُم بابا…!! بیا سولاخای دِماغُمِه تمیز کن…! یک دستی هم به سرُو صورتم بیکیش تا خوش تیپ بیفتم ای عکس اخِری…!! راستی شانِه نِدِری…؟ گفتُم چی..؟ لب وَرچید گفت: هیچی بابا عَکسِته بیگیر….!!

…………………………………………………………………………………………………….

سال پیش میخواستم مطلبی راجع به کله پاچه بنویسم و احتیاج به عکس داشتم هر چه تو گوگل سرچ کردم دیدم دریغ از یه دونه عکس کله پاچه…!! رفتم یه دست کله پاچه خریدم گذاشتم تو دیس عکس گرفتم گذاشتم تو وبلاگم…!! اقا این عکس کجاها که چاپ نشد…!! همین چند وقت پیش هم دیدم تو هفته نامه جیم روزنامه خراسان چاپ شده …!! این عکس رو هم دیشب گرفتم تا اگه یه روز یه بنده خدایی احتیاج به عکس کله پاچه داشت دوتا عکس درس درمون پیدا کنه تو گوگل… البته من عکاس نیستم اما عکاس ها رو دوست دارم …!! رخصت از جامعه عکاسی مشهد و برو بچ باصفایش 🙂

69 دیدگاه برای «بیا سولاخای دِماغُمِه تمیز کن…!»

    1. یره عرفان مثله ای که تو هنوز نِمِدنی چی رَ کوجا بِذِریا!
      ای پست کله پاچه و گوسبَندی بازیَه ها، پست دوپس دوپس یگ جایه دیگَه یَه

  1. سلام یره
    دمت گرم .. وبلاگت رو خیلی دوست دارم … از سرزمین موجهای ابی بیشتر
    این مطلبت هم خدا بود دست گللت درد نکنه

  2. مسعود یکی از شاهکار ترین مطالبی بود که تو بلاگت زده بودی 😆 😆 😆
    هم طنز بود هم تلخ بود هم غمگین بود.جدا نابغه بگمت کم گفتم به مولا.آخرشی.
    حالا خوشمزه بود؟؟؟:D جای مارم خالی میکردی.

    1. اي بهنام …. جان مادرت از مو تعريف نكن …. مو ظرفيت ندرم ها…يكدفه ميبيني زدم در رفتم ازي مملكت 🙂

      1. فرار مغز ها از همین جاها شروع میشه دیگه.
        به مولا حقته یه ستون اختصاصی تو تایم بدن ملت رو آگاه کنی.(10 تومن میشه 😀 )

  3. مرفه بی درد ، پولدار بد بخت!
    ما میریم کالباس بخریم ، باباهه میگه برو کیلویی 4 تومنی پیدا کن ، بعد آدم های مرفهی مثل شما میرن 19 تومن پول یه کله و یه پاچه میدن ، خوب 200 تومن میدادی ، یه بره 30 کیلویی میخریدی دیگه بابا!
    مخلص تیم شوخی بود ها مرفه بی درد! گوچه کیلویی 2700 تومن هم حتما میخوری ، به قول قهوه ی تلخ (خطاب به مستشار): ای منحوس بد قدم شوم، حالا برا شما : ای مرفه بی درد ، گوجه خور!

  4. خیلی قشنگ نوشته بودی شاتوت جان! هم نوشته ات قشنگ بود هم دیدن عکس کله پاچه نوزده بیست هزار تومانی غنیمتی است! نکنه از نبش چهارراه میدون بار گرفتی؟

    1. زنده باشي خوارج جان …كله رو از قصابي مابين چهار راه ميدون و دروازه قوچان نزديك تعبدي گرفتم 🙂

  5. ای بر پدرت صلوات که حرف منو زدی!………راستی خواستم به حسین پست قبلت هم چیزی بگم گفتم باز ملت بهشون بر میخوره ولی ای ملت عزیز! جان مادرتان بروید و همین حسین را بشناسید تا عاقبتتان و عاقبتمان نشود همین کله پاچه با اسید پاک شده.که البته قیافه بعضی از ماها از این هم بدتر شده به خدا!….این اسلام را بشناسید تو را ارواح هر چی عزیز از دست رفتتونه….بشناسیدش

  6. اخ من عاشق کله پاچم….البته این عشق همین چند سال پیش بوجود اومد….
    یادمه بچه که بدم یه شب رفتم خونه داییم… زنداییم از سرکار که برمیگشت همیشه واسه بچه هاش هله هوله میخرید… منم اون شب خوشحال که امشب کلی چیز میز واسمون میخره…
    تا رسید دویدم سمت کیسه پلاستیکی که دستش بود… تا بازش کردم سر گوسفندو دیدم جیغ کشیدم در رفتم (تا اون موقع که 5 سالم بود یه همچین چیزی ندیدم)…
    اما الان که این عکسه رو دیدم با خودم فک کردم شاید اگه این گوسفنده بود فرار نمیکردم آخه این یکی بر عکس اون خیلی مهربون بود…
    قیافش یه جوریه… یعنی خوشحال بوده که میخواستن سرشو ببرن ؟؟!!

    1. اصلا نمیتونم درکت کنم خاله، من کله پاچه میخورم (همه چی میخورم) اما هیچوقت جونم در نمیره (یعنی واسه هیچی جونم در نمیره)
      عشق به کله‌پاچه هم باس ازون عشقا باشه که بازنده اصلیش گوسفنده و بس.

      نتیجه‌گیری اخلاقی که کردم از نظرت:
      1. اگه گوسفند باشی و مهربون عاقبتت میشه این عکس
      2. گوسفند باشی و نامهربون لااقل تا وقتی بچن ازت میترسن 😆

      آره خوشحال بوده، احتمالاً فکر میکرده داره میره بهشت 😎

      1. منم جونم در نمیره…بهم جون میده 😆 بازنده اون عشق یه طرفه هم گوسفند بینواست…
        اما اون عکس قبلیه کله پاچه خیلی ترحم برانگیز بود…این یکی خیلی ژست گرفته جلو دوربینت… مسعود! پیشرفتت تو کادربندی و زاویه عکسا کاملا محسوسه…آفرین 😉

      2. نظرت رو كاملا قبول دارم … عكس قبلي يك عكي معمولي و كليشه اي بود تقريبا… بي روح بود و بي مضمون و فقط به درد اين ميخورد كه بگه من كله پاچه ام … همين…!!
        اما اگه از خودم تعريف نباشه اين عكس حرف داره براي گفتن…. اگه من اون عكس رو ميداشتم توي اين پست اصلا به اون كله پاچه نميخورد كه حرف بزنه و شيطوني كنه اما به اين ميخوزه … لامصب عين اون مرتيكه تو فيلم برباد رفته كه اسمش يادم نيست كلارك گيبل بود يا چيز ديگه ميخنده 🙂

  7. ولی عجب دندونای مرتبی داره این گوسفنده!
    اولش خندیدم، بعدش حالم گرفته شد! نه بخاطر گوسفنده، بخاطر خودم، بخاطر عمره خودم. هر چیم میخوام گوسفند نباشم یه عده بزور میخوان گوسفند نیگرم دارن (البته حرفایی که به خوردم میدن به آدم تصور خر بودن میده).

    1. جدا دندوناش خیلی ردیفه بی شرف 😀
      خوش به حالش 😀
      اتفاقا آدم تو این دوره زمونه گوسفند باشه به نفعشه.چون تو این مملکت هرچی بیشتر بفهمی بیشتر عذاب میکشی.پس تو همون عالم گوسفندی باشیم بهتره.(عجب پیام تیمیسی دادُم) 😀

  8. mareke bood in postet agha masoud!

    خوب گوش کن ببین چی مُگم…!! زبونُم ره مِدی به دخترات بُخُورَن تا فردا تو جامعه از حق خودِشا دفاع کُنَن…!! چشم و گوشُمَم خودت کوفتِت کُن تا بفهمی دور و برت چی مُگذره بینویسی تو وبلاگت…!! مغزُمَم بده زَنِت بُخوره….!! گفتُم چَشم اَمر دیگه ای نیست..؟ گفت اُستخونامِه میذاری دَم در تا چارتا گربه گوشنِه به نِوایی برسَن…!! یک عَکسَم اَزم میگیری مِذاری تو وبلاگت تا همه بفهمن عاقبت گوسفند بودن چیه…!! تا عقل دِشتِه بشن… تا بَع بَع نِکُنَن…!! تا گوسفند نباشن…!!

  9. نوش جونت اقا مسعود-خودت و خونواده مخصوصا دختر خانم کوچیکه که بخوره و لپاش تپل شه تا باباش بوس غنچه چاق ازش بگیره- در شرایط امروز نویسندگی در کشور عزیز ما شما از طلایه داران جبهه صداقت در نوشتار هستید. قلمت پاینده و اندیشه ات پویا باد داداش.

    1. در شرایط امروز نویسندگی در کشور عزیز ما بنده توپ جمع كن كنار زمينم اگه باشم مايه مباهاته 🙂

  10. ببخشید ایشون درمورد قسنت های بی ناموسی که دیده شده بعضی ها با زهرماری میخورن چیزی نفرمودن که به کی خورانده بشه؟
    ظاهرا باید در این مورد هم سخنان مبسوطی ارایه می کردند چون بسیار بسیار مهمه
    مطلب زیبایی بود مسعود جان

    1. رضا جان سر كلاس اين خزعبلات رو ميخوني چار روز ديگه ميفتي ميگي تخسير تو بوده …. نخون اقا جان اونجا….جان ما نخون 🙂

  11. مسعود جان سلام
    دادن مغز به خانمت مي دوني يعني چي ؟يعني اينكه زنها مغز ندارند. من يكي كه با اين جمله ات مخالفم زودتر اصلاحش كن اگه مي خواي برات دردسر نشه

    1. عليك سلام

      والله اول اينكه من غلط بكنم بگم زنها مغز ندارن…!! تازه بعضي از نسوان محترم مغز اضافه از حد معمول هم دارن پس جان مادرت مارو با نسوان درننداز 🙂

      دوم اينكه من ضامن حرف خودم هستم و حرف كله به من ربطي نداره 🙂

      سوم اينكه مغز گوسفند جز فكر گوسفندي چيزي نداره كه …. سوم اينكه اقا عيال بنده مغز دوست داره من چه بكنم اخه ….!!؟

      1. در مورد نسوان که نگفته… مزدک تو چرا جمع میبندی؟؟.منم اینو خوندم اما به نتیجه گیری تو نرسیدم…
        نسوان با مغز اضافه نمونه اش خود من :mrgreen:

  12. نظر روزبه را سانسور کردی؟ ما باهم تو کافی نت اون مطلبو برات گذاشتیم…..هاها….مسعود خان روزبه اینجا نیست ولی اگر بود میگفت همه این کله پاچه و البته سیرابی شیردون را فقط و فقط باید خود مسعود بخوره……….امان از شما مشهدی ها……هاها

    1. من مخلص روزبه و اقا مسعود گل هم هستم …حالا منظور از اينكه خود مسعود بايد بخوره خودت بودي يا خودم بودم 🙂

      اقا وقتي سر سفره ميشيني كله پاچه رو لقمه ميگيري ميذاري دهن زن و بچه ات انگار كه خودت خوردي …لذتش چند برابره وقتي ميبيني جوجه ها با اشتها ميخورن 🙂

  13. عجب کله پاچهء تمیزوهوس انگیزی …راستشو بگید چقدر گشتید تا این کله پاچه رو انتخاب کردید؟ ای کاش دندونهاشو هم مسواک میزدی تا جذابتر به نظر بیادhttp://s0.wp.com/wp-includes/images/smilies/icon_biggrin.gif?m=1285346438g

    1. من اصن دنبال كله پاچه نبودم … داشتم رد ميشدم كه اين كله سوت زد و با يه چشمك گولم زد 🙂

  14. در پاسخ به سميرا خانوم، هر وقت نيمه شب، کله صبح هوس کله پاچه کردي(در مشهد)، از فلکه دروازه قوچان به سمت مجسمه سمت راست يه کله پزي خوب و مشتي هست. خيلي تميزه. سيراب و شيردون هم داره.

    1. حقيقتش اينه كه اين طباخي به چشم من نخورده…!! حالا يا من بي دقت بودم يا شما منظورتون اون طباخي پدر خدابيامرز رضا كيانيان بود كه فوت كرد و طباخي جمع شد … نزديك مجسمه ( ميدان شهداي فعلي ) سمت راست بود:)

      1. باز از اوون جوابهای ناپخته نوشتی شاتوت جان که مردم بهت شک کنند ها!!!!!!!! طباخی بغل حموم کنار اداره قند و شکر را ندیدی یعنی!!!!!!!

      2. اي خوارج جان …بنده ياد گرفتم اگه چيزي رو نميدونم يا نديدم الكي تاييد نكنم و كله ام رو عين گوسفند تكون ندم …!! بر شكاك هم صلوات …!! قرار هم نيست كه هر حرفي از دهن بنده اومد بيرون پخته و كامل باشه …!! دقت نكردم عزيز … يا اگه ديدم يادم رفته …!! همون حموم كه خراب شده رو ميگي؟ ( باز الان ميگه بهت شك كردم … حموم خراب نشده…!! )به هر حال همون حوالي يه جايي هست كه خراب شده … اصن چشمم كور از فردا چارچشمي نگاه ميكنم 🙂

  15. هر چي فکر ميکنم نام صاحبش يادم نمي ياد ولي من همين 1 سال پيش بود که ساعتهاي 2 بامداد رفتيم کله خورديم. اگه مسيرم بود نيگاه مي کنم بينم هنوز هست يا نه؟ اين کله پزي که شما مي گيد کي جمع شد اقا مسعود؟

    1. ايني كه من ميگم تقريبا ميشه گفت خيلي وقته جمع شده …! حالا منم مسيرم هست اينبار دقت ميكنم ببينمش و شايد هم دلي از عزا در بياريم 🙂

      1. دستت درد نکنه شاتوت جان! یعنی آدرس ما نادقیق بود!!!؟ حتمت باید مینوشتم «حسین کلّه» یا اسمش رو هم مینوشتم = رجبیان!!!! بعد حمومش که خب معلومه جمع شده!

      2. ما كي همچين غلطي كرديم خوارج عزيز…اون كه به ارمس گفتم ادرس دقيقش رو الان دادن منظورم شما بودي ديگه 🙂

        در ضمن معلومه كه با اين كله پزي قرارداد داري كه شماره شناسنامه شو هم ميدونه … بخدا جاي دوري نميره يه بناگوش هم مارو دعوت كني … خير ببيني 🙂

      3. ما در خدمتیم! کله پاچه جای سه راه کاشانی بهتره!!!! اگه هم این ور شهر هستی بیا بریم فلکه قبل از میدون کوکاکولا داخل کوثر!!!!

      4. بابا قهار…!! بابا كله پاچه خور…!! بابا راه بلد…بابا نشوني طباخي دون 🙂

        خدمت از ماست حضرت خوارج …شب دراز و قلندر بيدار و بيكار 🙂

      5. سلام اینی که میگید کله پزی رجبیان هست که قدمت 85 ساله داره
        و تقریبا 24 ساعتست
        به نظر من از جمیع جهات که نگاه کنی توی مشهد بهترینه
        سیرابیهاسم محشره چون توش آب کله هم میریزه.
        من مشتریه 10 سالشم
        همین چند روز پیش هم داشتم با حسن آقا(مسئول بعد از ظهرای مغازه) یاد
        کیانیان خدا بیامرز میکردیم
        راستی از مسعود آقا ممنون میشم اگه اطلاعات بیشتری از خانواده کیانیان
        بدن . چون ظاهرا با حمیدشون همکلاسی بودن

  16. درود بر اقا مسعود گل، اين آدرسي که دادم کله اش خوبه و واسه اينکه نيمه شب بري يه حالي به خودت بدي ولي از اون بهتر يه به همون خوبي چهار راه عامل به سمت ابوطالب بين عاملي 48 و 50 به نام سپيد بره(اگه اشتباه نکنم)بسيار تميزه.

  17. ای بابا این همه طباخی دور و بر ماست خودمون نمیدونیم.ولی خداییش بوی بدی داره …………..در کل من زیاد دوست ندارم…..ولی شما به اطرافتون یک جور دیگه نگاه میکنید……جالب و قابل تامل بود ممنون…………

  18. اقا مسعود یک خواهش دارم. نگی بچه هه چقدر پر روئه. اگه میشه لطفا عکسو کوچک کن یا عوض کن . من هر روز به عشق دیدن شما میام تا سایت شما باز میشه قیافه تخمی این اقا قوچه عین اژان وبلاگ جلو چشمام سبز میشه. البته این یک خواهشه و شما میتونی اصلا محل نذاری. فقط درخواست بود از استاد/

بیان دیدگاه